عبارت خود را درج و جهت جستجو Enter را بفشارید ...

شهید رئیسی نصاب جدیدی را در باب خدمتگزاری به ملت ایجاد کرد

{filetitle} {faces}

مقام معظم رهبری در مراسم سی و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) با اشاره به شهادت جان‌گداز رئیس‌جمهور محترم و عزیز و پُرکار و همراهان ایشان فرمودند: این همراهان هم هر کدام به نوبه‌ی خود ارزشمند بودند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ادامه دادند: از آنهایی که بنده از نزدیک می‌شناختم، مرحوم آقای آل هاشم، امام‌جمعه‌ی فعّال، مردمی و شایسته‌ی شهر تبریز، نماینده‌ی رهبری در استان مهمّ آذربایجان شرقی، با مردم، با جوانها، با دانشجوها، با هنرمندان، با ورزشکاران، با قاطبه‌ی مردم ارتباطات قلبی و دلی و کاری برقرار میکرد؛ حقیقتاً شخصیّت ارزنده‌ای بود. مرحوم آقای امیرعبداللهیان، وزیر خارجه‌ی فعّال، پُرکار، باابتکار، مذاکره‌کننده‌ی قوی؛ بنده صورت مذاکراتی را که ایشان میکرد در مواردی مشاهده میکردم؛ یک مذاکره‌کننده‌ی قوی و باهوش و پایبند به مبانی و اصول؛ اینها [کسانی بودند] که من از نزدیک می‌شناختم؛ دیگران هم، چه استاندار آذربایجان، چه برادر مأمور حفاظت رئیس‌جمهور، چه آن سه نفر عزیزی که مأمور پرواز بودند، همه‌ی اینها آن‌طوری که افراد آشنای به آنها میگویند، افراد شایسته و برجسته و مؤمنی بودند. فقدان اینها حقیقتاً یک خسارت بود برای کشور.

ما در مقابل مصیبت چه جور باید برخورد کنیم؟ این مهم است. من قبلاً بحث درباره‌ی این فقدان بزرگ را با این آیه‌ی شریفه، نورانی کنم که میفرماید: وَ لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی‌ سَبیلِ اللهِ اَمواتٌ بَل اَحیاءٌ وَ لکِن لا تَشعُرون؛(۶) به کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مرده اطلاق نکنید؛ اینها زنده‌اند. اطراف این آیه ــ چه قبل این آیه، چه بعد این آیه ــ بحثی از حرکت نظامی و جنگ و قتال و مانند اینها نیست؛ [میفرماید] «فی‌سبیل‌الله». نمیشود ادّعا کرد که معنای این «یُقتَلُ فی‌ سَبیلِ اللَّه» کشته شدن در میدان جنگ است، چون هیچ قرینه‌ای بر این در این آیه وجود ندارد. در آیه‌ی سوره‌ی آل‌عمران ــ «وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا»(۷) ــ چرا، آن آیه در ضمنِ مسائل جهاد است؛ این آیه نه، مطلق است؛ [میفرماید] هر کسی که در راه خدا کشته بشود. راه خدمت به مردم، راه خدا است؛ راه کار جهادی برای مردم، راه خدا است؛ راه اداره‌ی کشور اسلامی، راه خدا است؛ راه پیشرفت نظام جمهوری اسلامی، راه خدا است. آقای رئیسی عزیز و همراهانش، در راه پیشرفت کشور، در راه خدمت به مردم، در راه اعتلای جمهوری اسلامی کشته شدند، [لذا] مشمول این آیه‌اند؛ اینها را اموات ندانید؛ بَل اَحیاءٌ؛ اینها زنده هستند؛ همان تعبیری که در باب شهدا وجود دارد. بنابراین، اینها را ما «شهدای خدمت» میدانیم، همچنان که مردم گفتند؛ از دل مردم جوشید این تعبیر «شهید جمهور» و «شهید خدمت»؛ این خیلی باارزش است. خب، این مصیبت جدّاً مصیبت سنگینی بود برای کشور.

چند کلمه در باب خود رئیس‌جمهور فقیدمان عرض بکنم، چند کلمه هم در باب مردم و ملّتمان که در این قضیّه چه جوری برخورد کردند عرض بکنم. اینها درس است؛ ما باید درس بگیریم از حوادث؛ این حوادث برای ما درس است.

در باب خود رئیس‌جمهور عزیزمان ــ که رحمت خدا بر او باد ــ همه اعتراف کردند که مرد کار بود، مرد عمل بود، مرد خدمت بود، مرد صفا و صداقت بود؛ این را همه اعتراف کردند. شب و روز نمی‌شناخت. در خدمتگزاری به کشور، یک نصاب تازه‌ای را به وجود آورد. ما قبلاً هم شخصیّت‌های خدمتگزار داشته‌ایم، امّا نه در این حد، نه با این حجم، نه با این کیفیّت، نه با این صداقت، نه با این پُرکاری و شب و روز نشناختن؛ یک نصاب جدیدی را آقای رئیسی (رحمة الله علیه) در باب خدمتگزاری به ملّت ایجاد کرد. در مسائل خارجی، از فرصتها به بهترین وجهی استفاده کرد. این‌همه تحرّک خارجی و سفر خارجی آثار ارزشمند و بابرکتی برای کشور داشت، هم برای امروز کشور، هم برای فردای کشور. ایران را در چشم رجال سیاسی دنیا بزرگ‌تر و برجسته‌تر کرد. انقلاب اسلامی را، ملّت ایران را، در بیانات خود و در اظهارات خارجی خود، درست تعریف کرد و شناساند؛ لذا رجال سیاسی‌ای که امروز درباره‌ی او حرف میزنند، از او به عنوان یک چهره‌ی برجسته حرف میزنند؛ این برای ما که سالهای متمادی با مسائل خارجی سروکار داشتیم، چیز جدید و باارزشی است. سبک مدیریّت او در بین همکاران خودش یک سبک ویژه‌ای بود، با صمیمیّت همراه بود؛ با همکارانش، با وزرا، با مدیران دولتی با صفا و صمیمیّت رفتار میکرد. برای مردم، کرامت قائل بود، عزّت قائل بود؛ به مردم، به جوانها برای اظهار نظر میدان میداد؛ حرمت مردم را نگه میداشت. به جوانها اعتماد میکرد، جوانها را تکریم میکرد. به کسانی که به خود او بدی کرده بودند، با کرامت برخورد میکرد؛ به کسانی که حتّی به او اهانت کرده بودند، پاسخ تند، پاسخ زشت، پاسخ عصبی نمیداد. متقابلاً در مرزبندی با دشمنان انقلاب صراحت داشت؛ در مورد کسانی که با انقلاب بد بودند، مخالف بودند، دشمن بودند، دوپهلو صحبت نمیکرد؛ صریح صحبت میکرد، مرزبندیِ صریح داشت؛ به لبخند دشمن اعتماد نمیکرد. اینها ارزش است، اینها درس است؛ هر کدام از اینها برای سیاستمداران ما، برای رؤسای جمهور آینده‌ی ما، برای کسانی که در یک بخشی مورد اعتماد ملّت قرار میگیرند، یک سرمشق است.

بعد از فقدان این عزیز، من دیدم تقریباً همه‌ی روزنامه‌ها، همه‌ی مطبوعات، در فضای مجازی، اشخاص گوناگون از جریانهای مختلف، از خدمات او و تلاشهای شبانه‌روزی او حرف میزنند، از او تمجید میکنند، تعریف میکنند؛ دلم سوخت؛ دلم برای رئیسی سوخت؛ [بعضی از] اینها در زمان حیات او حاضر نبودند یک کلمه از این حرفها را بگویند؛ در زمان حیات او این برجستگی‌ها را میدیدند امّا کتمان میکردند، بلکه عکس آن را میگفتند و او را می‌آزردند. البتّه او غالباً جواب نمیداد امّا گاهی پیش من می‌آمد و مقداری شکایت میکرد. خدای متعال درجات این مرد عزیز و مغتنم را عالی کند؛ خداوند درجات همه‌ی کسانی را که با او همراه بودند عالی کند و به خانواده‌های آنها صبر عنایت کند. این راجع به شخص این عزیزان.

و امّا راجع به مردم؛ به نظر من این فصلِ مربوط به مردم، فصل برجسته‌ای است؛ خب مصیبت سنگین بود. در مقابل مصیبتِ سنگین چه جوری برخورد میکنیم؟ در مقابل مصائب ــ چه مصائب شخصی، چه مصائب ملّی ــ واکنشها چگونه است؟ یک واکنش این‌جوری است که انسان در مقابل مصیبت افسرده بشود، منزوی بشود، در واقع از مصیبت شکست بخورد، امید را از دست بدهد؛ این یک جور واکنش در مقابل مصیبت است. یک جور دیگر، یک واکنش دیگر در مقابل مصیبت این است که در برابر مصیبت ایستادگی کند ــ یعنی همان چیزی که در تعبیرات قرآنی به آن «صبر» گفته میشود؛ صبر یعنی ایستادگی در مقابل مصیبت ــ صبر کند؛ بلکه علاوه‌ی بر صبر، از مصیبت یک فرصت برای خود بسازد، حماسه بیافریند، از حادثه‌ی تلخ، نتایج شیرینی بگیرد؛ ملّت ایران این دوّمی را انتخاب کرد. ملّت ایران در مقابل این حادثه‌ی تلخ حماسه آفرید؛ این اجتماعات عظیم، این حماسه‌آفرینی فوق‌العاده‌ی ملّت ایران در بدرقه‌ی این عزیزان، یکی از آن کارهای برجسته‌ی ملّت ایران است.

کلمات کلیدی

آخرین اخبار